در نیمهٔ دوم قرن هفدهم در اروپا، جنبشی هنری و فرهنگی شکل گرفت که به مکتب کلاسیسم معروف شد. جنبش کلاسیسم با الهام از هنر یونان و روم باستان، و بازگشت به اصول و ارزشهای زیباییشناسی آنان شکل گرفته است. کلاسیک در زبان لاتین طبقه و گروه معنی می دهد. کلاسیک در معنای وسیع خود به آثاری گفته می شود که نمونه ادبیات اصیل و فاخر کشوری است که از جمله گنجینه های ادبی آن کشور محسوب می شود. مثل شاهنامه ی فردوسی که از بهترین نمونه های ادبیات کلاسیک ایران است چرا که زبانی فاخر دارد و اصیل است. مهمترین دستآورد رنسانس، «نهضت امانیسم» یا «انسانمداری» است؛ این نهضت تأثیر مستقیمی در شکلگیری مکتب کلاسیسم داشت، انسان را موجودی ارزشمند دانست. پیش از آن و در قرون وسطی و در زمان حاکمیت مطلق کلیسا در اروپا، انسان موجودی گناهکار بود که برای پاک کردن خود و ریاضت به دنیا آمده بو؛ اما امانیسم، اصالت فرد را احیا کرد و تصویر تازهای از انسان را نقش کرد. از آن پس بود که انسان را موجودی ارزشمند دانستند و راه تفکر و اندیشه برای او بازتر شد، انسان راه تفکر را در پیش گرفت و نیرویش را برای خلق مطالب علمی و فرهنگی به کار بست و از روشهای تجربی برای کشف حقایق جهان بهره برد.
ظهور امانیسم بود که هنر یونان باستان را زنده کرد؛ چراکه در یونان و رم باستان انسان موجودی متفکر بود و باورهای مذهبی هیچ تاثیری به روی مفهوم انسان نداشت؛ به این ترتیب هنرمندان سده شانزدهم خواستند تا انسان را احیا کنند و اینگونه بود که به سراغ آثار و فرهنگ این دو سرزمین رفتند تا مکتب کلاسیسم شکل بگیرد.
جنبش کلاسیسم تعریفی دقیق ندارد اما آنچه مشخص است این است که بهطور کلی کلاسیسیسم عبارت است از اندیشه و تفکر طرفدارانِ تقلید از هنر و اندیشه ی هنری در یونان باستان یا روم، که مربوط به نویسندگان قرن هفدهم فرانسه است. مکتب کلاسیسم در مقابل باروک و رمانتیسم قرار میگیرد.
کلاسیک در واقع صفتی است که ریشه ی لاتینی آن، کلاسیکوس (classicus) و به معنی درجه یک است. رفته رفته این واژه برای سخن راندن از نویسندگان درجه یک جامعه استفاده شد؛ کسانی که مطالب آن ها درس داده می شد و جز بهترین ادیبان جامعه بودند. اما این واژه به صورت تنها زمانی استفاده می شود که اثری به عنوان نمونه ی کاملی از اثر هنری یا ادبی مورد قبول همگان باشد و وقتی از نویسندگان کلاسیک یا هنر کلاسیک حرفی زده می شود، مقصود از مکتب کلاسیک نویسندگان یا هنری است که تمام ادوار آنها را پسندیده اند و نمونه های آن را شناختهاند.
برای نخستین بار آیین ادبی جامعه ای در نیمهٔ دوم قرن شانزدهم برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد و همین قواعد و قوانین زنده بود که در آغاز قرن هفدهم سبب شد تا مکتب کلاسیسیسم شکل گیرد.
برای اولین بار در دورهٔ رنسانس بود که صفت کلاسیک برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد اما در واقع رمانتیک ها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگی خودشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به وجود آورد.
با شروع رنسانس در ایتالیا مکتب کلاسیسیسم به وجود آمد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مکان هایی برای جمع شدن هنرمندانی چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان تبدیل شد. این سبک رفته رفته بین هنرمندان و نویسندگان جای خود را باز کرد و در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به جنبشی بزرگ بدل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم،با حمایت ریشولیو به اوج خود رسید و مقابل جنبش باروک قرار گرفت.
کلاسیسیسم را می شود به نوعی سنتگرایی در ادبیات و هنر، به خصوص تقلید ادبی از نویسندگان یونان و روم باستان، دانست. دیدگاه کلاسیکها، بر این مبنا است که هنر اصلی شاعر و نویسنده هنری است که اصول و قواعدی را که پیشینیان در آثار خود آوردهاند را رعایت کند تا اثر او صفتی زیبا به خود بگیرد.
کلاسیسیسم آفرینش ایدهآل و کمال زیبایی و دلنشینی را با الهام از هنر باستانیان را بازتاب می دهد. در واقع کلاسیسیکها به دنبال خلق بهترین اثر و تعادل، توازن، تقارن، همآهنگی و هارمونی، ظرافت و رعنایی، منطق، روشنی، واقعگرایی و ادب و نزاکت در آثارشان هستند در واقع این مکتب مکتب اشرافی است که همه چیز را می خواهد به بهترین شکل و در زیباترین حالت به تصویر بکشد. باید توجه داشت که کلاسیسیسم بر خلاف سبک باروک که سبک هم عصرش بود و بعدها رمانتیسیسم که مبتنی بر احساسات و خیالات شکل گرفته است، بر پایهٔ عقل و منطق استوار است. هنرمند کلاسیک می کوشد تا عادات و رسوم باستانیان را زنده کند و آن ها را با عقاید مسیحی و قوانین کلیسا تطبیق دهد.
کلاسیکها، با دیدی واحد نظم و سادگی را دنبال می کنند و در واقع به اثر ارزش ادبی یا هنری میبخشند. کلاسیسیسم به جلوهٔ ایده آل حقیقت و زیبایی میپردازد و ثبات، ژرفی و عمومیت را برتری میدهد و میکوشد حقایق عمومی را که روتین است و باعث غافلگیری مردم نمیشوند ؛ بنابراین می توان گفت که هنر کلاسیک به دنبال ایجاد وحدت و یک پارچگی در اثر است.
شفافیت و سادگی و روشنی آثار کلاسیک از ویژگیهای مهم آنها است، یعنی اثر نباید به گونه ای باشد که خطوط، سبک و ویژگیهای ظاهری اثر توجه بیننده را به خود جلب کنند تا او بتواند به عمق اثر را به راحتی بفهمد؛ به همین دلیل است که دکور و آراستگی در آثار کلاسیک تنها وسیلهای برای دلانگیز و زیبا ساختن فضا است و اهمیت عمق مطلب به مراتب بیشتر است .
هنرمند کلاسیک بر این عقیده است که همه چیز گفته شده است ولی هیچ چیز کاملاً درک نشده، بنابراین باید حقایق و واقعیت ها را در هر دوره تکرار کرد؛ کلاسیکها نه تنها تقلید از هنرمندان پیشین یونان و روم را زشت و بد نمیدانند که آثارشان را مهم و در خور تعمق و تفکر میدانند و معتقدند که آثار خلق شده توسط آن ها مطالب تازهای برای خوانندگان خود دارند.
برای مطالعه ی مقاله ی مکتب های ادبی کلیک کنید
آژانس تبلیغاتی آوای اوج، به عنوان یکی از با سابقهترین آژانسهای تبلیغاتی در حوزه دیجیتال و بازاریابی آنلاین شناخته میشود. این آژانس با تمرکز بر روی نوآوری و کیفیت، خدماتی ویژه و متمایز در زمینه تبلیغات دیجیتال ارائه میدهد. آوای اوج با تیمی متخصص و با تجربه، به کسب و کارها در ارتقاء حضور آنلاین خود کمک میکند.