مکتب ادبی

Shape Image One
Shape Image One
 Shape Image Four
 Shape Image Four
 Shape Image Four
 Shape Image Four
 Shape Image Four
 Shape Image Four
مکتب ادبی

نظریه ادبی، مطالعه نظام‌ مند ماهیت ادبیات و روش های تحلیل ادبی است. از قرن نوزدهم، پژوهش ادبی شامل نظریه ی ادبی و ملاحظات تاریخ فکری، فلسفه اخلاق، نبوت اجتماعی، و مضامین بین‌رشته‌ای مرتبط با نحوۀ تفسیر مردم از معنا است. در علوم انسانی در دانشگاه‌های مدرن، سبک اخیر پژوهش‌های ادبی، شاخه‌ای از پساساختارگرایی است و در نتیجه، واژه تئوری یا سبک و مکتب ادبی همچون چتری برای رویکردهای علمی به خواندن متون تبدیل شد که مضامین درون آنها با رشته های نشانه شناسی، مطالعات فرهنگی، فلسفه زبان و فلسفه قاره ای سر و کار دارد و مرتبط می شود.

 

مکتب ادبی

Literary school که مکتب ادبی هم خوانده می شود در اصل به مجموعهٔ سنت‌، هنجار، اندیشه‌، نظریه‌ و ویژگی‌هایی که در دوره های خاص اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی در ادبیات و بعدها در هنرهای دیگر یک یا چند کشور نمود پیدا می‌کند، گفته می شود. سبک ادبی معمولاً در آثار گروهی از صاحبان قلم رخ می‌دهد و باعث می شود تا تفاوت آن‌ها در سبک از شاعران و نویسندگان دیگر مشهود باشد. در واقع در پروسه ی بررسی آثار منتقدان، پژوهشگران، نویسندگان و شاعران برجسته‌ای مجموعه ای با قواعد خاص را پیدا کرده و در قالب هر مکتب ارائه می‌دهند. هر مکتب ادبی با پیروانش دوره‌ای را طی می کند که می تواند دوره ای طولانی یا کوتاه مدت باشد. گاهی بنیان گذاران هر مکتب، خودشان نیز از مشخصه‌های و ویژگی های آثاری که تولید کرده اند باخبر نیستند مثلا او نمیخواهد براساس سبکی بنویسد و هنرش را بر اساس چارچوبی خلق کند، هر خالق مکتبی در واقع اندیشمند، صاحب نظر و قلم است. او کسی است که اجازه داده تا درک جدیدش از جهان تمام و کمال به رشته ی قلم بیرون بریزد در واقع او راهی جدید را در خلق اثر باز می کند. پس از خلق اثری منحصر به فرد و جدید، منتقدان با تحلیل و پیروان با تقلید سبک خلق شده آثار  این دسته از خالقان بزرگ ادبی را مشخص و معرفی می‌کنند اما نباید فراموش کرد که این موضوع همگانی نیست؛ مکتب ‌هایی بودند که در آغاز پیدایش آن ها، بنیانگذاران، پیش از آن که شیوه‌ای تازه در نگارش آثار ادبی در پیش گیرند، با آگاهی و عامدانه بیانیه‌ای دربارهٔ مکتب خود صادر می‌کردند؛همچون سوررئالیست ‌ها و دادائیست ‌ها.

مطالعه  مکتب کلاسیک

 

تفاوت مکتب و سبک

میتوان مکتب را با سبک اشتباه گرفت، مکتب در واقع همچون شیوه ای عمومی است برای پیروان اندیشه و چارچوب ویژه ای از آثار. مکتب می بایست ایده و اندیشه نو، بکر و اصیل داشته باشد و تمام اینها به واسطه ی خالق مکتب شروع می شود و مکتب تقلیدی از هیچ اندیشه ی دیگری نیست اما وام دار مکاتب قبل از خود است اما قرار نیست مکاتب قبل از خویش را احیا کند، چرا که کار آن خلق نظر و اندیشه ی جدید است. اما اندیشه در سبک می‌تواند پیرو اندیشه های گذشته باشد و از آنها تقلید کند یا آنها را احیا کند در واقع سبک برخلاف مکتب کاملا شخصی است و مربوط به نوع نگارش و زبان خالق اثر است.

ویژگی‌های هر مکتب ادبی، رفته رفته در آثار ادبی مربوط به آن مکتب نمود پیدا می کند. آرش آذرپیک مکتب را شکل دگرگون یافته مکتب پیش از خود می داند که ابداع یا واکنش و طغیانی در برابر آن است در واقع مکتب بدعت و نوآوری است؛ به همین دلیل می شود گفت که هیچ مکتبی بدون مقدمه نیست و رد پای اندیشه ها و مکاتب پیشین را می شود در مکاتب جدید یافت. اصلی ترین عامل به وجود آمدن هر مکتب ادبی، تفکری است که اندیشمندان ادبی هر دوره نسبت به زندگی و دنیای پیرامون خویش دارد که این اندیشه بیان هنری، شکل‌های متفاوتی به خود می گیرد و در پروسه ی شکل گیری آن هر مولف تغییراتی در بکارگیری زبان و شیوهٔ کاربرد واژگان به وجود می آورد.

 

دلایل پیدایش مکتب

به طور خلاصه می شود گفت که شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی در ایجاد یا تغییر مکتب ‌های ادبی تأثیر بسیار اساسی و بزرگی دارند. به این صورت که در دوره های زمانی خاص مکتب‌هایی کاملاً متفاوت از هم با اندیشه های متفاوت و تقریباً هم‌زمان به وجود آمدند و در کنار یکدیگر به شکوفایی رسیدند؛ مانند سمبولیسم یا نمادگرایی و رئالیسم یا همان واقع گرایی. به همین دلیل گاهی سخت می شود آثار نویسنده ای را مربوط به مکتبی خاص دانست؛ مانند یوهان ولفگانگ فون گوته که نویسنده و شاعری آلمانی است؛ که او را می‌توان هم در شمار رمانتیک‌ ها دانست هم در زمرهٔ کلاسیک‌ ها.

مطالعه  تاثیر مستند سازی بر روی تبلیغات برند

اواخر سدهٔ نوزدهم میلادی بود که اثرگذاری و اثر پذیری‌های ادبی سرعت زیادی پیدا کرد و علت این امر: توسعهٔ روابط فرهنگی – اجتماعی، گسترش شتابندهٔ افکار و اندیشه‌های اجتماعی – سیاسی و آشنایی روزافزون ملت‌ها با زبان و ادبیات یکدیگر بود که این امر باعث کوتاهی عمر مکتب‌های ادبی و آمیختن آن‌ها با یکدیگر شد؛

در ایران آثار ادبی را بر پایهٔ شیوه‌ هایی که در دوره ‌های گوناگون تاریخ ادبیات ایران به‌وجود آمده ‌اند و به اصطلاح سبک نامیده می‌شوند تقسیم‌بندی می‌کنند؛ سبک خراسانی، سبک عراقی، سبک هندی و سبک بازگشتی از جملهٔ مکتب‌ های ادبی می‌ توان به کلاسیسم، رئالیسم، سوررئالیسم، ناتورالیسم، اکسپرسیونیسم، امپرسیونیسم، پارناس، باروک، اگزیستانسیالیسم وجودگرایی و پست مدرنیسم اشاره کرد.

 

انواع مکاتب ادبی

  • رمانتیسم
  • رئالیسم یا واقع باوری
  • رئالیسم ابتدایی
  • کلاسیسیم
  • رئالیسم جادویی
  • رئالیسم سوسیالیستی
  • ناتورالیسم یا طبیعت گرایی
  • دادائیسم
  • نمادگرایی جادویی
  • سوررئالیسم
  • کوبیسم یا حجم گری
  • پارناس یا هنر برای هنر
  • سمبولیسم یا نمادگرایی
  • ناتوریسم
  • اونانیمیسم
  • کوسموپولیتیسم یا جهان گرایی
  • وریسم یا واقع گرایی محض
  • پوپولیسم یا مردم گرایی
  • فوتوریسم یا آینده گرایی
  • موج نو
  • اگزیستانسیالیست یا وجودگرایی
  • نهلیسم یا پوچ گرایی
  • ابزوردیسم
  • عریانیسم یا  اصالت کلمه
  • پست مدرنیسم
  •  کرئاسیونیسم
  • ایماژیسم
  • باروک
  • آکمه ایسم
  • اولتراییسم

از شما دعوت میکنیم تا بخش اول مقالۀ بررسی سبک های تبلیغاتی در کشورهای مختلف را مطالعه کنید.